نزدیک به ۱۳۰ هنرجو از سراسر کشور در رشتههای تصویرسازی، خوشنویسی، سفال و سرامیک، طراحی، عکاسی، کاریکاتور، طراحی گرافیک، مجسمهسازی، نقاشی و نگارگری برای حضور در سیامین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران به سنندج آمدهاند تا حول محور «ایرانِ دوست داشتنی» به خلق آثار هنری بپردازند و رقابتی دوستانه را تجربه کنند.
به گزارش ستاد خبری سیامین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران، نزدیک به ۱۳۰ هنرجو از سراسر کشور در رشتههای تصویرسازی، خوشنویسی، سفال و سرامیک، طراحی، عکاسی، کاریکاتور، طراحی گرافیک، مجسمهسازی، نقاشی و نگارگری برای حضور در این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران به سنندج آمدهاند تا حول محور «ایرانِ دوست داشتنی» به خلق آثار هنری بپردازند و رقابتی دوستانه را تجربه کنند.
صبح روز پنج شنبه دوم شهریور ماه، کارگاههای عملی هنرجویان در دانشکده هنر و معماری آغاز شد. کنار در ورودی هر کارگاه، پوستری نصب شده است که نشاندهنده حضور هنرجویان و استادان هر رشته در آن محل است. ساعات ابتدایی صبح با سکوت هنرجویان و توضیحات استادان میگذرد، اما چندان طول نمیکشد که رفت و آمد هنرجویان و چیدمان وسایل کار آغاز میشود و پس از آن با شروع ایدهپردازی و طراحی اولیه، سکوت یا شور و هیجان در فضای کارگاهها حاکم میشود.
در کارگاه نقاشی، بامداد رضوانیان به هنرجویان میگوید که آنها آزاد هستند با توجه به موضوع جشنواره سیام، ایدههای خود را پیاده کنند. رضوانیان میگوید: «هر شخص ذهنیت خود را دارد و این از نظر من خیلی مهم است. تعدادی از بچهها قبلاً روی یک شیوه کار کردهاند و آن شیوه فضای ذهنی آنها را پر کرده است. خیلی خوب است که حالا بتوانند آن را امتداد بدهند، چون آنچه در نهایت اهمیت دارد این است که بچهها احساس خوبی از این جشنواره داشته باشند و حس کنند که توانستهاند ذهنیت خود را بروز دهند». او عقیده دارد معنی جشنواره نیز در همین نگاه گنجانده میشود، زیرا تکتک این بچهها جزئی از ایران «دوستداشتنی» هستند و اگر بتوانند ارزشهای فکری خود را پیاده کنند، شعار جشنواره هم تحقق یافته است.
در میان طرحهای اولیه هنرجویان و آنچه روی بومها دیده میشود، مناظر ایران، بناهای تاریخی، المانهایی از محیط کردستان و... به چشم میآید. در این میان حتی سلفپرتره هم وجود دارد، زیرا هنرجویان خودشان را جزئی از ایران میدانند و خود را به عنوان بخشی از این جغرافیای باشکوه به تصویر میکشند.
پوریا بهرامی که از اراک در جشنواره شرکت کرده است، ۱۸ ساله و دارای دیپلم گرافیک است. او میگوید از کلاس ششم مشغول کار هنری بوده و از سوی مدرسه به این رویداد آمده است. سبک مورد علاقه پوریا امپرسیونیسم است و در این کارگاه نیز طبیعت روستای شازند را به همین شیوه نقاشی میکند. او عقیده دارد کسب تجربه، کار کردن در کنار سایرین و دیدن کار آنها اتفاق خوب این جشنواره است.
یکی از اتفاقاتی که در این دوره از جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران رخ داده است، حضور چند هنرمند مهمان از اقلیم کردستان عراق است. با توجه به مراودات فرهنگی که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کردستان با وزارت روشنفکری اقلیم کردستان عراق دارد، فرصتی فراهم شده است تا چند هنرمند جوان از عراق در کارگاههای این جشنواره حضور یابند.
آکام اکرم عثمان، یکی از هنرمندان حاضر در کارگاه نقاشی است که از کالج هنری حلبچه فارغالتحصیل شده است. او میگوید شهر حلبچه را در اقلیم کردستان عراق، به عنوان شهر حلبچه شهید میشناسند و این منطقه انار با کیفیتی دارد که داستانها و روایتهای زیادی درباره آن وجود دارد. او بر اساس همین موضوع، مشغول نقاشی کردن است و میگوید هدف اصلی ما از آمدن به این جشنواره این بوده که چیزهای جدیدی یاد بگیریم و بتوانیم ارتباطاتی با هنرمندان برقرار کنیم.
کارگاه طراحی با معارفه هنرجویان و صحبتهایی درباره تجربههای قبلی آنها آغاز میشود. الهام سلطانمحمدی درباره موضوع جشنواره به هنرجویان توضیح میدهد و به آنها میگوید که چگونه ارتباط فیگور و فضاهای مختلف میتواند در این قالب بگنجد. او میگوید شرکتکنندگان با وجود سن کمی که دارند، بر ابزار کار خود مسلطاند و شیوه شخصی خود را در ارتباط با موضوعی که مطرح شده است، با استفاده از چاپ، قلم فلزی، میکس مدیا و... دنبال میکنند و تنوع زیادی در تکنیکها وجود دارد.
علی توسلی، ۱۶ ساله و هنرجوی رشته گرافیک است. او از اردبیل به سنندج آمده و توسط یکی از استادانش برای شرکت در جشنواره ترغیب شده است. علی درباره وسایل زیادی که مقابل خود قرار داده است میگوید: «ترکیببندیهایی که انتخاب میکنم، بیشتر ترکیببندیهای ایرانی است، چون کار من عمدتا به سمت فضای اروپایی میرود اما سعی میکنم ترکیببندی ایرانی را در آن جای دهم، مانند ترکیببندیهای آثار رضا عباسی یا نقاشیهای قهوهخانهای که آسمان کوچک، زمین وسیع و فیگورهای کوچکی با استفاده از خطهای کلفت و نازک در آن به چشم میخورد. در آثارم میخواهم وابستگی انسان به طبیعت را نشان دهم و چون به چشم خود میبینم که جنگلهای اردبیل آرام آرام در حال از بین رفتن هستند، دغدغه پیدا کردم که در این زمینه کاری انجام دهم. با آزمون و خطای فراوان، یک سال طول کشید که به این تکنیک برسم و به وسیله آن بتوانم چیزی که میخواستم را ارائه دهم».
در کارگاه خوشنویسی، امسال علاوه بر دو خط نستعلیق و شکسته نستعلیق، هنرجویانی از خط نسخ نیز حضور دارند. روحالله ابوالفضلی ضمن ابراز خوشحالی از این موضوع، میگوید تفکیک سنی دو گروه نوجوان و جوان، اتفاق خوبی است که باعث میشود نوجوانان انگیزه بیشتری برای حضور در این رویداد پیدا کنند. به گفته او بیشتر هنرجویان این کارگاه با وجود سن کم، دستهایی قوی دارند و او به عنوان استاد کارگاه قصد دارد علاوه بر خوشنویسی، مؤلفههای دیگری که شخصیت هنرمند را کامل میکند و مبانی فکری که زیربنای خوشنویسی است را هم به هنرجویان منتقل کند. ابوالفضلی عقیده دارد در مدت کوتاه کارگاهها میتوان نکات ظریفی را مطرح کرد که خط هنرجویان شسته و رفتهتر شود، اما جدا از این مسئله، ارتباط هنرجویان با یکدیگر و ارتباط آنها با استادان و داوران اهمیت دارد و اگر این ارتباط پس از جشنواره هم ادامه پیدا کند، اتفاق خیلی خوبی برای آنها است.
یکی از افرادی که با خط نسخ در جشنواره حضور دارد، آرین محزون، ۲۴ ساله از شیراز است. او از ۱۱ سالگی خوشنویسی را با خط نستعلیق آغاز کرده و پس از آن خط نسخ را فرا گرفته و در جشنوارههای مختلف ملی و استانی هم رتبههایی کسب کرده است. آرین میگوید اگرچه خط نسخ، این روزها مهجور شده و کمتر به آن توجه میشود اما کمال و فصاحت زیادی در خود دارد. این خط در عینحال که ساده به نظر میآید، بسیار پیچیده و تخصصی است و اگر کسی بخواهد آن را خوب بنویسد، نیازمند سالها تمرین و ممارست است تا بتواند نسبتهای این خط را به خوبی رعایت کند.
کارگاه گرافیک با یک چالش آغاز شده و صابر شیخرضایی تلاش کرده هرچه در ذهن هنرجویان هست را خالی کند تا آنها نوآورانهتر و از صفر روی موضوع کار کنند. شیخرضایی در اینباره میگوید: «برای موضوع ایران دوستداشتنی، شاخصههایی را تعریف کردیم مبنی بر اینکه ایران دوستداشتنی از آدمهای دوستداشتنی تشکیل شده است. در طول تاریخ، افراد مهمی در شاخههای مختلف هنری، ادبی، علمی و... وجود داشتهاند که هرکدام از هنرجویان یک شخصیت را انتخاب کردند تا ابتدا به تحقیق و بررسی درباره ویژگیها و فعالیتهای آن شخصیت بپردازند و سپس شاخصههای تصویری را استخراج کنند که منجر به خلق یک پوستر میشود.» او عقیده دارد با توجه به اینکه ممکن است هنرجو در یک اثر نتواند توانمندیهای خود را به صورت کامل نشان دهد، این فرصت وجود دارد که هنرجویان روی اثر دیگری هم کار کنند تا در روز داوری تواناییهای آنها بهتر دیده شود.
حمیدرضا خوشگفتار، ۱۶ ساله، از مشهد آمده و دانشآموز رشته ریاضی است. او برای به تصویر کشیدن شخصیت جلال آل احمد، کلماتی که میتوانند یادآور جلال باشند را روی کاغذ آورده و روی آنها کار میکند تا بتواند به تصویری از این نویسنده برسد. حمیدرضا عقیده دارد مهمترین جذابیت این جشنواره همین کارگاهها است و قرار گرفتن در این فضا همراه با افرادی که حس و حال مشابهی دارند، قطعاً بر نگاه و کار هنرجویان تأثیر میگذارد.
شرکتکنندگان کارگاه نگارگری در جشنواره امسال، بیشتر در حوزه نگارگری فعالیت میکنند و تعداد اندکی از آنها در شاخه تذهیب شرکت کردهاند. به گفته زینب شاهی، پس از مطرح شدن ایدههای مختلف، موضوع ایران دوستداشتنی در آثار هنرجویان این رشته با رجوع به آثار باستانی، نمادهای تاریخی ایران، اساطیر و تلفیق آنها با تکنیکهای هنر نگارگری، تبلور پیدا میکند و هنرجویان با مشاوره گرفتن از اساتید، سعی میکنند ایده ذهنی خود را بیشتر و بهتر بروز دهند. شاهی با اشاره به اینکه نگارگری کار زمانبری است و فرصت کامل کردن آثار در این سه روز وجود ندارد، میگوید که اولویت داوران بر طراحی کامل کارها، نمایش بازی با رنگ و انجام بخشهایی از قلمگیری و پرداز است تا نشان دهد تواناییهای هنرمند در چه حدی است.
صابر الوانی، ۲۳ ساله، از اصفهان به سنندج آمده و از سال ۹۴ نگارگری را آغاز کرده است. او با توجه به حجاریها و نقوش سنگنگارههای تخت جمشید، نقش یک شیردال را انتخاب کرده تا به تصویر بکشد.
در کارگاه سفال با توجه به موضوع ایران دوستداشتنی، این مسئله مطرح شد که از معماری ایرانی و المانهای آن الگو گرفته شده و بر این اساس، فرمهای مختلف کاربردی و غیر کاربردی ساخته شود. پس از انجام طراحی اولیه، احدالله شکریپور به رفع اشکالات هنرجویان پرداخت و سپس آنها کار با گل را آغاز کردند. به گفته شکریپور، با توجه به کمبود زمان، امکان خشک شدن حجمها و پخت آنها وجود ندارد؛ به همین دلیل تأکید بیشتر بر فرم آثار ساخته شده است. در این کارگاه نیز یک مهمان از کردستان عراق حضور دارد که از معماری اقلیم زندگی خود در کارش استفاده میکند.
مریم سنایی، ۲۳ ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد سفال و سرامیک از اصفهان است که برای ساخت اثر خود از گنبد قابوس الهام گرفته است تا یک ظرف کاربردی را به وسیله چرخ سفالگری بسازد. او که اولین بار است در جشنواره شرکت میکند، عقیده دارد بیشترین جذابیت این رویداد در تجربهای است که هنرجویان به دست میآورند و نکات جدیدی که از استادان یاد میگیرند.
کارگاه مجسمهسازی با مطرح کردن ایدههای هنرجویان درباره موضوع جشنواره آغاز شد. به گفته نادر قشقایی، آوردن ایدهها روی کاغذ کمک میکند تا تواناییها و سطح درک هنرجویان نسبت به موضوع مشخص شود. پس از آن قشقایی هنرجویان را توجیه کرد که کار گروهی انجام دهند؛ زیرا در این محدودیت زمانی تنها چیزی که کمک میکند یک اثر منسجم ساخته شود، این است که هنرجویان با هم همفکری و همکاری کنند. قشقایی در این زمینه گفت: «هدف اصلی چنین جشنوارهای باید این باشد که هنرجویان گروهی کار کنند؛ زیرا گروه اهمیت زیادی دارد و میتواند هر کاری را به بهترین شکل پیش ببرد. این چیزی است که بچهها باید آن را درک کنند و قصد من در این کارگاهها تأکید بر همین مسئله است».
سحر غلامی بیرقدار، ۲۰ ساله از مشهد و دانشجوی نقاشی است. او ۷ سال است که به صورت خودآموز مجسمهسازی میکند. سحر که معمولا در آثار خود به اسطورهسازی میپردازد در این جشنواره هم قصد دارد یک شخصیت اسطورهای را خلق کند و برای این کار از خمیر روسی استفاده میکند تا کارش ظرافت بیشتری داشته باشد.
در کارگاه تصویرگری به صورت جزئیتر به موضوع ایران دوستداشتنی پرداخته شد و دانشمندان ایرانی موضوع کار هنرجویان قرار گرفتند. دانشمندان به دو بخش دانشمندان قدیم که چهرهای از آنها ندیدهایم و دانشمندان جدید که چهره آنها ثبت شده است، تقسیم شدند و سپس به قید قرعه مشخص شد که هر هنرجو باید درباره چه شخصی کار کند. به گفته محمدرضا دوستمحمدی، این شیوه باعث شد هنرجویان به شکل عادلانهای در مواجهه با یک سفارش قرار بگیرند، چون وقتی سفارشی به طراح داده میشود، اختیاری برای انتخاب موضوع ندارد.
عارف پاکمنش، ۲۲ ساله از زنجان، دانشجوی رشته گرافیک است. او از ۱۴ سالگی تصویرگری میکند. موضوع کار عارف، عبدالحسین زرینکوب است و او پس از گردآوری اطلاعات لازم، المانهایی را در نظر گرفته تا به شکل تصویری در کار خود بیاورد. عارف که معمولاً با راپید کار میکند، به دلیل کمبود فرصت در جشنواره ترجیح داده است کار دیجیتال انجام دهد. او عقیده دارد مهمترین تاثیر جشنواره بر هنرجویان، آشنایی و رفاقت آنها با افرادی از سراسر کشور است.
کارگاه کاریکاتور با توصیههای بهمن عبدی به هنرجویان مبنی بر کنار گذاشتن منیت و از بین بردن حس رقابت منفی آغاز میشود. عبدی به هنرجویان میگوید که مقام آوردن اهمیتی ندارد و قرار است با هم تبادل نظر و همفکری کنیم، دوست شویم و این رفاقت و انتقال تجربه در آینده هم ادامه پیدا کند. عبدی درباره انتخاب موضوع آثار کارگاه کاریکاتور میگوید: «موضوعی که برای جشنواره انتخاب شد، ایران دوستداشتنی است، اما این موضوع با کاریکاتور جور در نمیآید؛ چون اصل کاریکاتور انتقاد و اعتراض است و ما به این شکل میتوانیم حرفمان را بزنیم. بنابراین موضوع زیر و بم خط فقر را مطرح کردیم که در هر کجای جهان میتواند وجود داشته باشد. هنرجویان باید از هماکنون یاد بگیرند که با آثار خود مشکلات و مسائل جامعه را به آن کسی که مسئول پیدا کردن راهکارها و حل مسائل است، نشان دهند».
میترا کاوه از زنجان، شرکتکننده دیگری است که در بخش کاریکاتور حضور دارد. او ۱۷ ساله و هنرجوی رشته انیمیشن است. میترا میگوید که از کودکی به کاریکاتور علاقه داشته و وقتی وارد هنرستان شده با کمک معلمها به صورت جدیتری کار خود را ادامه داده است. او ادامه میدهد: « من به خاطر جایزه به اینجا نیامدهام، بلکه میخواستم با افرادی آشنا شوم که هرکدام در زمینه کار خود با استعداد هستند و میتوانند به همدیگر کمک کنند و ایدههایشان را با هم به اشتراک بگذارند».
در کارگاه عکاسی ابتدا هنرجویان درباره علاقهمندیهای خود به شاخههای گوناگون عکاسی صحبت کردند و نوع نگاه آنها به عکاسی مورد توجه مهدی طاهری قرار گرفت. گفتوگویی درباره فضای عکاسی و بهویژه عکاسی مستند، و پرسش و پاسخهایی درباره ژانرهای مختلف مورد علاقه هنرجویان انجام شد و به گفته طاهری، جنس سؤالات هنرجویان، نشاندهنده ذهن فعال و دایره اطلاعات آنها بود.
به گفته طاهری، اگرچه عکاسی در فضاهای شلوغ برای افراد کم سن و سال معمولاً دشوار است اما هنرجویان توانستند شجاعانه به این عرصه ورود کنند و از ارتباط برقرار کردن با سوژه نترسند و با آن تعامل برقرار کنند تا سوژه را با خود همراه سازد. در روزهای بعد نیز عکاسی در فضای روستایی، طبیعت و معماری انجام شد تا هر هنرجو بتواند در شاخه دلخواه خود، سوژه موردنظرش را پیدا کند و آنچه را که دوست دارد در قاب تصویر خود به ثبت رساند.